نخلستان سعدی

درون سینه ات نهنگی میتپد

نخلستان سعدی

درون سینه ات نهنگی میتپد

هندسه



هر چی زاویه پذیر تر باشی راحت تر جا میشی



پی نوشت:1-بلاگ اسکای تولدت مبارک.2-عطار نیشابوری بزرگداشتت مبارک!3-دو ساله شدن دونستنت مبارک.4-کلا مبارک...

خیلی چیز ها!

به نام خدا




  دوستان خیلی خوبم جغد همین جایی و بدیس از این که دعوتم کردین بیشتر از این که ممنون باشم خوشحالم!

راستش الان تعجب کردم چون مدتی نبودم و اگر قراره حرفی بزنم حالا باید بگم!

من آدم خوبی هستم. در مدتی که حالا دیگه گذشته انعطاف پذیر اما انتقادنا پذیر شدم.انعطاف پذیر برای اینکه می ترسم چیزی رو از دست بدم!انتقادناپذیر چون به افکارم باور دارم.به هر حال تمام تلاشم رو کردم که اون چیزی باشم که دلم خواسته و باز هم تلاشم رو میکنم چون معتقدم برای رسیدن به یک هدف باید هر کاری که بر میاد انجام داد چون بعدها ممکنه احساس حسرت به وجود بیاد که از برزخ وحشتناک تره!

من خیلی بزرگ تر شدم!خیلی زیاد!

سعی میکنم خوشحال کنم.در حقیقت خوشحال باشم!

آدمها کم تر از اون چه که فکرشو بکنن فرصت دارن.




با تشکر فراوان از همه چیزها و کسانی که من رو امیدوار میکنن



                                                                                   نهنگ





پی نوشت این بخش:وبلاگ من بخشی از منه و از داشتن فرصت بزای به دست آوردن همه دوستان خیلی خوبم(وافعا دوست نه الکی دوست)ممنونم.این حس واقعیمه!



   آن چه پیدا و شاید ناپیداست

        نمایی از درون من است

   و به همان قدر نا محدود





تولد نخلستان سعدی مبارک




پی نوشت که فرقی نمی کنه کجا باشه:1-الکی الکی یه ساله شدیما!همه پست ها و نوشته های من خوبن!اینو خودمم می دونم!ولی از نظر شما کدوم یکی از بقیه بهتر بود؟2-باز هم من باید عجله کنم .بابت کوتاهیم عذر می خوام.



نشاط آور مثل شادلی

فلسفه قد  

 

 

 

زدن قد زدن عملی شناخته شده در تمامی نقاط دنیا است که به ابعاد و صورت های مختلفی انجام می گیرد. این عمل شامل نشان دادن کف دست به طرف مقابل و عکس العمل وی با ضربه زدن می باشد که می تواند به صورت عمودی و یا افقی و یا به همراه مخلفات از جمله حرکات بشکن و یا دست زدن انجام گیرد. زمان و محل اختراع آن با وجود تلاش ها و پژوهش های فراوان نا مشخص و نامعین است.اما با توجه به اینکه یک رگ کریستف کلمب ایرانی بوده احتمال می رود که اصالت قد زدن مربوط به ایران بوده باشد. قد زدن نشانه شادی؛موفقیت در انجام کاری؛نشان دادن همکاری؛و کنایه باشد که در بعضی موارد بسیار لذت بخش و نشاط انگیز است و به همین دلیل در تمامی جوامع رایج و قابل استفاده است. 

 

 

 

 

 پی نوشت:۱-اولین پست سال گاو.۲-ایجاز نشانه صرفه جویی است!۳-نوروز فرصتی برای دیدن چیزهایی که داریم و یاداوری چیزهایی که نداریم.۴-روزی که تصمیم گرفتم آدم خوبی بشم هرگز فکر نمی کردم اینقدر تنها بمونم.چه خوبه که خدا همیشه با ماست!

۱۳۸۷ سال تمام شد

بسمه تعالی

 

گزارش کارکرد سال ۱۳۸۷ 

 

 

 

این سال نیست که خوب یا بد؛این منم که یا خوشحالم یا خوشحال نیستم.  

 

 

 

 

سال نو مبارک 

 

 

 

 

 آرزوی من برای سال نو:خورشید همیشه به موقع طلوع کنه 

 

 

پی نوشت:۱- این پست به علت نبود وقت به سرعت نور زده شده.۲-به علت بدهی دسترسی به اینترنت قطع و علت عجله کردن در زدن این پست همین می باشد.۳-کم کم اونقدر بزرگ میشم که دیگه توی دریای جلبک بسته شما جا نشم!۴- از همه دوستان خوب و عزیزم بابت بی معرفت بودنم معذرت می خوام و امیدوارم سال آینده جبران کنم و می دونم که همگی من رو درک می کنید!۵-سال خیلی خوبی بود!

پیشواز

برآورد بودجه اختصاص داده شده به پروژه خانه تکانی در دولت نهم

        

 

   مبنی بر این که پروژه مورد نظر شامل دو فاز 1 و 2 می باشد و شستن و رفتن(shostan & roftan) را در بر می گیرد.هزینه اعمال آن در خانوار های متفاوت با توجه به بررسی و آزمایش های فراوان در مناطق متعدد به دو دسته تقسیم می شود: 

 

 

 

۱-فاز اول که شستن است به بخش هایی از جمله:شستن فرش ها-شستن پرده ها-ملحفه و پتو های مورد استفاده قرار گرفته و نگرفته در طول سال جاری-آشپزخانه و کلیه لوازم آن-توالت و حمام تقسیم می شود.این بخش ها به علت کم آبی و نبود آب کافی در بسیاری از مناطق ایران به خاطر خشکسالی های اخیر قابل اجرا نبوده و مورد تحریم قرار گرفته است.به همین دلیل خانواده های با بضاعت که توانایی مالی برای سپردن فرش ها و پرده ها و پتو های خود به خشکشویی ها را دارند از این موقعیت استفاده کرده و آشپزخانه و توالت و حمام خود را به دست کارگرانی که به طور عمومی در خانه هایشان خدمت می کنند می سپارند و آن دسته که از نظر مالی توانایی ندارند عموما از خیر این بخش ها می گذرند. لازم به ذکر است خانوار هایی که از کولر های گازی استفاده می کنند بایست کولر های خود را در صورت وجود امکانات لازم تمیز کنند. 

 

 

 

2-رفتن نیز شامل بخش های متعددی است:جارو کردن کل خانه-گردگیری لوازم منزل-تمیز کردن بالکن و یا حیاط منزل-تمیز کردن کمد های دست نخورده.این بخش ها در اکثر منازل قابل اجرا است زیرا هم با جارو پیشی می توان جارو کرد و هم با هاشدوپک توربو. اما از آنجایی که لازمه  این بخش ها قدرت بدنی است بعض از خانوارها از فرصت طلایی استفاده از کارگر کمک می گیرند.یک امتیاز برای خانواده های با بضاعت 

 

 

 

     در بعضی خانه ها مبلمان و موکت ها نیز شسشو می شوند که بسته به سلیقه شخصی است! 

 

 


بنابر این بودجه مورد استفاده در خانواده های با بضاعت و کم بضاعت یا بی بضاعت متفاوت است: 

 

 

خانواده های با بضاعت: 

 

-هزینه دریافتی فرش شویی ها

-هزینه دریافتی خشک شویی ها

-هزینه دریافتی نیروی انسانی برای هر یک از فازها

-هزینه خرید لوازم مورد نیاز از جمله:چنته-لوله باز کن-مایع ظرفشویی-پودر لباس شویی-گاز پاکن-شیشه پاکن-وایتکس-جوهر نمک و... که بستگی به نرخ تورم دارد.

-شارژ سالیانه و عیدی مستخدم 

 

 

خانواده های بی بضاعت یا کم بضاعت:

-هزینه برق

-هزینه آب

-هزینه درمان بعد از آسیب های احتمالی (که می توان با اداره بیمه هماهنگ کرد:بیمه خانه تکانی)

-هزینه خرید لوازم مورد نیاز که مثل خانواده های با بضاعت است و البته چند جارو دستی را نیز شامل می شود. 

 

 

 

به لطف ایزد منان در سال نوآوری و شکوفایی با استفاده از وام هایی که به همین منظور در اختیار عموم(نه عمم) قرار داده شده است.طی ماه گذشته و جاری بسیاری از منازل در ایران مورد بهره برداری و استفاده مجدد برای سال جدید قرار گرفته است . با توجه به نزدیک بودن انتخابات شما را به دادن رای در این حماسه ملی و مردمی دعوت می نمایم.باشد از این بهره برداری ها! 

 

 

 

 

پی نوشت:1-از فردا قادر خواهید بود آرم خانه تکانی را در گوشه چپ شبکه های تلوزیونی جمهوری اسلامی ایران مشاهده می کنید.2-به پاس بزرگداشت سالروز درگذشت سرکار خانم کزت امروز روز خانه تکانی نامیده شد.

نشانه ها تعجیل ظهور

آشپزخانه:

 

من زمزمه می کردم:گل پیش روی تو ای گل من دیگر تماشا ندارد...گردد خجل گل ز رویت این جان این جای حاشا ندارد...

مادرم زمزمه می کرد:بارو بندیل و ببند اینجا دیگه جای تو نیست...تو ترانه های من جایی واسه حرفای تو نیست...

 

 

ته نوشت:۱-آخرین ماه فصل محبوبم شروع شده و رو به اتمام است.۲-امروز سه سال شد و از این بابت حال خوشی ندارم!۳-بیا بخندیم!

آورده اند که ...

تا که از جانب معشوقه نباشد کششی 

کوشش عاشق بیچاره به جاییی نرسد

 

 

با یاران و همنیشنان گرام به فست فودی نشسته و صرف طعام می نمودیم و از آنجا که شمار ما به شش یا هفت می رسید بر تمامی سالن نظارت کامل داشته و از نفس خودکامه و گوش های فراگیری برخوردار بودیم. 

به شرق ما جوانانی اهل صلاح جای گرفته بودند.ناگاه تلفن همراه یکی از آنان به صدا در آمد و توجه عام را برانگیخت.وی به سرعت پاسخ داد و گفت:ببین اینجا همه خوابن میرم حیاط زنگ میزنم.پس آن بار دیگر تلفن زنگ خورد و او این بار هم البته با کمی تاخیر و لحنی جدی گفت:الان با بابامم رسیدم خونه زنگ میزنم.بر خلاف تصور ما باز هم جوان تلفن زنگ خورده خویش را پاسخ داد و گفت:سلام عزیز دلم.خوبی؟من خارج از شهرم.دارم میام سمت بندر .آره.آره.زنگ میزنم.دوستت دارم.خدافظ. 

 

به غرب ما خانواده ای به ظاهر مفرح نشسته بودند که تنی از اعضای آنان کودکی از نسل شیاطین فی الارض بود.کودک خردسال با فریادهای ترحم آمیز خویش آرامش را به اغتشاش کشیده بود اما با تهدید والده به سکوت نشست.حرف های وی که همراه تحکم خاصی بود این جملات را در بر می گرفت:اگه خفه نشی!کلیه هاتو در میارم می فروشم به قاچاقچیا! 

 

شمال ما نیز زوج جوانی بودند.دخترک می گفت:امییییییییییر.چی واسم خریدی؟امیر فرمود:هیچی!!!می خواستم ببینم چیکار میکنی؟دخترک با چهره ای که حاکی از عصبانیت بود:ا؟اینجوریه؟خاک تو سر خرت کنن!تولد من که امروز نیست!بیست و یک مرداد!امیر با رویی پریشان و نالان جعبه کوچکی را از جیب بیرون آورد و به صورت دخترک پرتاب نمود و انجا را ترک گفت.چندی بعد دخترک با رویی خندان به قصد خروج از روی صندلی برخاست. 

 

 پس از آن بعد از اتمام آخرین دست دمینو و میل نمودن تتمه قوت خویش ما از آن مکان خارج شده و در این حین با خویشتن به مراوده نشسته و تصمیم گرفته از این پس غذا را تهیه و در پارک میل کنم! 

 

 

 

همراه نوشت:آسمان بار امانت نتوانست کشید 

                  قرعه کار به نام من دیوانه زدند