نخلستان سعدی

درون سینه ات نهنگی میتپد

نخلستان سعدی

درون سینه ات نهنگی میتپد

نسلی از خاطرات منجمد شد

منجمدشدگان

یقینا زندگ بی (ی) معنی ندارد.خاطرات (ی) هستند.باشند بهتر است.

پی نوشت:۱-۲داشتن پروژه خیلی سنگین!۲-دلمان تنگ شده.۳-همه هیستریکند و عصبی۴-داشتن آدم خرسندو خندانی مثل من هم تاثیر چندانی ندارد.

نظرات 10 + ارسال نظر
م ی ث م 17 مرداد 1387 ساعت 05:01 ب.ظ http://mrblue.blogsky.com

سلام ~~~
همه چیز از یاد میره جز یادش که همیشه یادشه !!

سلام
اون یادی که یادشه تو یادش بوده که حالا یادشه و گرنه اگه یادش نبود چجوری یادش بود که یادشه؟
(دقیق بخون معنی داره!!!)

غواص کاشف! 18 مرداد 1387 ساعت 12:15 ق.ظ http://sakooye-shirjeh.blogsky.com

سلام من اومدم.. (خوب اومدی که اومدی..مگه نه؟)

بابا پروژه سنگین... تو که در این حال هم از آپ کردن دست نمی کشی!
ی منظور یاداوری یاد هاست؟ یا همون خاطره خودمون؟؟
کدوم نوار فیلمها از بین رفت؟ آخی... عجب صحنه هایی توش بودن! اتفاق بدیه!

سلام عزیزم خوش اومدی
این چه حرفیه شما عینک رو چشم منی!!!
همون خاطره خودمون
صحنه های خاصی نبود
نه همه اتفاق ها بد نیستن!

نیما 18 مرداد 1387 ساعت 10:59 ق.ظ http://0228city.blogsky.com

سلام دیوونه سالی یه بار می یای اونم می گی بی وفا ؟؟؟؟
دیوونه
دیوونه
دیوونه
دیوونه
دیوونه
دیوونه
دیوونه
دیوونه

سلام
هم منم هم تویی!

غواص کاشف! 19 مرداد 1387 ساعت 09:31 ق.ظ http://sakooye-shirjeh.blogsky.com

نهنگ جوووونم
خیلی ماهی... چقدر خوشحالم دوستای نازنینی مثه تو دارم!
چقدر به من و نوشته هام لطف داری!!!! خوبی که همه رو خوب میبینی...
می بوسمت هوارتا

من که هنوز چیزی نگفتم!!!
خواهش...
البته خودم میدونستم!!!

شاید مشکل از منه که همیشه سعی میکنم همه چیز رو فوق العاده و بهتر از اونچیزی که هست ببینم البته مطمئنا تو خیلی خوبی اینو گفتم که بهت بر نخوره
در ضمن تا حالا کسی منو هوارتا نبوسیده
بابا لطف دار!!!
همه ی اینایی که گفتی منم همینطور

ماهی بالی 19 مرداد 1387 ساعت 01:15 ب.ظ http://mahibali.blogsky.com/

(( سوخت چیزایی که پرواز می کنن میرن هوا )) اسم داستانیه از عقیل دادی زاده وقایع زمانی اتفاق میفته که ویدئو هنوز ممنوعه علی برادر شخصیت راوی داستان در اثر کتک خوردن از دست مامورین به دلیل حمل ویدئو دیوانه شده و دچار تشنج می شود . بعد که ویدئو را به قول نویشنده حلال می کنند ماد خود را با بنزین سوپر به آتش می کشد. به هر حال مسئله ویدئو را می توان به خیلی چیزهای دیگر تامیم داد. سعی کنید این داستان را پیدا کنید و بخوانید.

س

سلام.با موضوع یک فیلم منتظر نظرتم دوست عزیز

غواص کاشف! 19 مرداد 1387 ساعت 09:37 ب.ظ http://sakooye-shirjeh.blogsky.com

راستی 1 چیز و یادم رفت بگم..
امیدوارم اون "بجز..." که تو کامنت در مورد بچگی گفتی معنای منفی نداشته باشه! هممون به نحوی سختیهایی دیدیم(من هم گاهی خاطرات تلخی از کودکی به ذهنم میاد.....بگذریم) ولی باید سعی کنیم از کودکی فقط شیرینیها رو به ذهن بسپریم!! جدی امیدوارم خاطرات شیرینت کامتو شیرین کنند! آره موافقم که گاهی بهتره که بعضی اتفاقها بیفتند گرچه ظاهرشون بد به نظر میاد!

من از بچگیم هیچی یادم نمیاد
ممنون که به معنی کامنتم فکر کردی
اتفاق ها از ما اجازه نمیگیرن

شقایق 21 مرداد 1387 ساعت 10:05 ب.ظ http://shaghayegh.blogsky.com

سلام دوست عزیزم
بلاگ دیر تش باد را میشناسی؟ http://dayyertashbad.blogfa.com
در وبلاگ چرند: http://www.balabala.blogfa.com/post-23.aspx قلبم چنان از هرز گویی های این مردک بی شخصیت در باره یکی از بزرگان وبلاگ ایران به درد آمده که به جز کمک خواستن از دوستان وبلاگی راه دیگری برای مقابله با تخریب وبلاگ نویس بزرگی چون محمد شعرانی بلد نبودم. لطفا با نظرات خود این مردک را ادب کنید خودم هم نظر دادم. خواهش میکنم خواهش می کنم. محمد شعرانی را تنها نگذاریم.

سروش 21 مرداد 1387 ساعت 10:57 ب.ظ http://lack.blogsky.com

سلام
خوبی؟
بابا زمان جنگ تموم شده چرا رمز دار مینویسی؟
شاید هم مخ ما جوابگو نبوده!!!

سلام
مرسی ام
از شقایق به سروش...کخخخخخخخخ...الو...الو ...بله ما در محل هستیم!...کخخخخخخخخخ...بوم...بوم....اااااااااا...دددددد...کخخخخخخخ...بوم...
شهادت پر افتخار شهید شقایق را بر همگان تبریک میگوییم.وی خودشم نفهمید در راه چی مرده!
قسمتی از وصیت نامه شقایق:
من میخواستم که بخواهم و خواسته شوم .اما بدون خواستن هم میتوان زیست و من زندگی توام با خواهان بودن را ترجیح دادم!!!
از پدر و مادرم تشکر میکنم که در این راه من رو یاری کردن و همپای من بودند و همچنین از دوست خوبم سروش که درس ایثار و مهرورزی رو به من آموخت.همچنین سوپری محلمون که مال همه محله ها یزدی و مال ما ترک.
اگر بار دیگر متولد میشدم بازم میخواستم همینی باشم که هستم.الگوی من در زندگی هیچکس نبود.من شیطانی بسی رظل در عرصه هستی بودم!
از دستم راحت شید و خلاص.من هیچی ندارم که به ارث بزارم.خب دیگه تو بهشت واسه حرف زدن کارت شارژ داریم که مال من داره تموم میشه از شما دوستان محترم خواهش دارم به صورت نقد یا هر جور دیگه با وام بی بهره یا با بهره ۱۲۰ ماهه یک کارت شارژ برای من خریداری فرمایید.
تا طلوعی دیگر
الوداع

نیما 23 مرداد 1387 ساعت 08:28 ق.ظ http://0228city.blogsky.com

سلام دیوونه کامنت هام درست شد !!!

خوبه دیونه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد