نخلستان سعدی

درون سینه ات نهنگی میتپد

نخلستان سعدی

درون سینه ات نهنگی میتپد

آغاز شنا در دریای مکران

اهمیت رنگ دیوار

 

 

تلفن زنگ می خورد ُ اما مال خانه همسایه است پس توضیح خاصی برایش نداریم توی این خونه نه تلفنی هست نه تلویزیونی نه رادیو نه حتی ضبط صوتی هیچ صدایی نیست جز صدای لیوانی که با هر بار برداشتن و گذاشتن آن ایجاد می شود.یک سالن خالی با دیوارهای قرمز که توی اون فقط یک مبل بزرگ کنار پنجره است و یک ساعت روی دیوارکه ساعت چهار صبح است اصلا مهم نیست.

وسوال اینه که آیا قاتل ها همیشه از انجام قتل خوشحالند و یا افسرده و غمگین ؟ پاسخ خیلی سادست هیچکدام کسی که می تونه آدمی رو بکشه باید آدم غمگینی باشه اما کسی که به هدفش رسیده الزاما آدم خوشحالیه و از ادغام شدن این دو حالت یک قاتل به وجود میاد.

یک قاتل که روی مبل بزرگ کنار پنجره نشسته و روزنامه  ورق میزنه و چای می خوره که اصلا هم سا عت چهار صبح و رنگ دیوار براش مهم نیست و مهم نیست چند نفر رو کشته چه کسی رو کشته و چگونه کشته این فعل کشته که از مصدر کشت گرفته و به سوم شخص مفرد تبدیل شده با اهمیته و اینجا یک سوال تازه داریم آیا هرکسی که آدم کشته قاتله ؟

فردی که به هر نحو کشته می شود مقتول است یا خیر و اگر مقتول است قاتل وی او را کشته یا قتل وی را انجام داده و به زبان واضحتر وی را به قتل رسانده است پس باید در این مسئله تفکر داشت که رابطه قتل با کشتن چیست؟

بطور کلی ما هر کشتاری را انجام می دهیم مثل کشتار گاو کشتار حیوان کشتار انسان کشتار فرهنگ کشتار عواطف کشتارافکار کشتار نخبه و...اما میتوانیم قتل را نیز در این موارد اجرا کنیم مثل قتل گاو قتل حیوان قتل انسان قتل فرهنگ قتل عواطف قتل افکار وقتل نخبه بنابر این نتیجه می گیریم واژه کشت و قتل هم معنی هستند پس ما یک کشنده داریم که می خواهیم وضعیت روحی وی را بسنجیم که آیا خوشحال است و یا غمگین و افسرده پس یک کشنده که انسانی را کشته و به هدفش رسیده ادغام شده ای از حالات روحی خوشحال و افسرده و غمگین است . باید اندیشید که کشنده ما یک کشنده معمولی است یا یک کشنده غیر معمولی . اکثر کشنده های معمولی دو صورت دارند یا به حدی عذاب وجدان می گیرند که خود را می کشند و یا تحویل پلیس می دهند و عتراف می کنند و صورت دوم بیخیال می شوند و فراموش می کنند که کسی را کشته اند که اگر کشنده معمولی باشد خیر و برکه و اگر غیر معمولی باشند دو راه دارند یا مثل کشنده ما میشوند و یا مرتب آدم می کشند تا روزی که خود نیز کشته شوند . اما کشنده ما روی مبل کنار پنجره در اتاق دیوار قرمزی نشسته و روزنامه سیاسی می خواند و هیچ آدمی را نمی کشد . پس صورت سوم در مورد کشنده ما صدق می کند که دقیقا کشنده ای غیر معمولی است اما ما در پی گفته ها و روایات گذشته نیستسم در صدد کشف حالات روحی کشنده غیر معمولی هستیم که آیا خوشحال است و یا غمگین و افسرده . مسئله مهم که شایان ذکر است کشنده است که آیا این از مصدر کشت کشت یا کشت آمده است پس بهتر است از همان کلمه قاتل استفاده کنیم . قاتلل از قتل می آید و باید از مشخص شود قتل عمدی است و یا غیر عمد و قاتل ما کدام یک از گزینه های فوق ذکر است . بله ! قاتل ما مرتکب قتل عمد شده که مثل بعض از دیگر مسائل مهم نیست . این مهم است که قاتل مرتکب قتل عمد شده ما خوشحال است یا غمگین و افسرده . اگر تمام گفته ها را جمع بندی کنیم قاتل غیر معمولی را خواهیم داشت که مرتکب قتل عمد شده و در ساعت چهار صبح روی مبل بزرگی کنار پنجره نشسته و روزنامه می خواند و چای می نوشد . به علت گرفتن روزنامه جلوی صورتش نمی توان فهمید خوشحال است یا غمگین البته در بعضی آدم ها از روی چهره نمی توان فهمید خوشحال است و یا ...

نظرات 3 + ارسال نظر
ماهی بالی 16 فروردین 1387 ساعت 06:45 ب.ظ http://mahibali.blogsky.com/

ورودت را به دنیای مجاز خوشامد میگویم و اما داستان کوتاه همان طور که از اسمش پیداست کوتاه بودن یکی از شاخصه های اصلی آن است پس توجه به ایجاز خصوصا در دنیای مجاز واجب

سپاس برای توجه شما

کشمیری ساجده 17 فروردین 1387 ساعت 01:16 ق.ظ http://porteghale206.blogsky.com/

می خون ام ات

من واقعا از توجه شما ممنونم

کهره 17 فروردین 1387 ساعت 12:05 ب.ظ

نهنگ من لینکت کردم ولی هنوز وقت نکردم بخونم خوش باش

کهره جان خیلی ممنون از لطفت.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد